1391/8/17 چهارشنبه لارستان در دوره افشاريه تا انقلاب مشروطه



همزمان با دوره پر  تلاطم حكومت نادر شاه ، منطقه لارستان شاهد شورشه هاي گسترده خانهاي محلي بود . در اين ميان آشوب هايي كه باعث آن شيخ احمد مدني با همراهي محمد خان بلوچ بود ،‌اهميت بسياري دارد . (فلور ، ‌ويلم ،‌ص 111 )

ناامني هاي شديدي كه به دنبال اين درگيري ها به وجود آمد ،‌حيات اقتصادي و اجتماعي منطقه را به خطر انداخت و باعث از هم پاشيدن تجارت جنوب گرديد گرديد. جنگ هاي داخلي – از سال 1135 ق تا 1190 ق – هم چنان ادامه يافت . نادر شاه و جانشينان او بارها براي رفع غائله به نواحي جنوب لشكركشي كردند ، ولي هر بار بنا به دلايلي با شكست مواجه شدند . (مورخ لاري ،‌همان ،‌ص157)گسترش نا امني ها  باعث ركود كامل اقتصادي لارستان شد و جنگ هاي خانگي براي كسب قدرت نيز مزيد بر علت بود . در جنگ هاي داخلي كه بيش از بيست سال ادامه يافت ،‌سرانجام يكي از سرداران محلي به نام نصير خان لاري ،‌قدرت را به دست گرفت . ( حسين فسايي ،‌1367  ص 588 ) اين حاكم قدرتمند به مدت پانزده سال در نواحي جنوب ايران حكومت كرد . (مورخ لاري، همان ، ص158) او معاصر كريم خان زند است و از نظر سياسي هيچ گاه حاكميت مطلق زنديه را نپذيرفت . كريم خان ناگزير بارها به لار حمله كرد اما به دليل شايستگي هاي نظامي نصير خان ،‌ ناگزير به مصالحه با او شد و اين كشمكش ها سرانجام به ازدواج سياسي انجاميد . (اشكاني ،‌همان ،‌نسخه خطي ) نصير خان لاري قدرت خود را به بندر عباس ، بندرلنگه و ميناب و بخش هاي شرقي كرمان گسترش داد و با دقت تمام بر جاده هاي تجاري آن نواحي نظارت نمود .

سلسله خوانين لاري از آن دوره تا جلوس ناصرالدين شاه قاجار كه تقريباً يكصد و پنجاه سال مي شده ،‌حاكم لارستان بوده اند و حدود لارستان هم در آن دوره از فسا ،‌تا به خليج فارس تحت حكومت ايشان بوده است . پس از ((علي خان اول )) ،  ((نصير خان )) اول و پس از او ((عبدالله خان )) و پس از او ((نصير خان )) دوم و پس از او ((نصر الله خان آتش پاره ))‌و محمد علي خان بوده اند . سلسله خوانين لاري در آن دوره آنقدر ،‌قوي و ظالم و متجاوز و بي باك و سفاك بوده اند كه املاك تمامي مردم آن سامان را به تصرف خود در آورده و تصاحب كرده اند . با همه مظالم اين خوانين ،‌مع الوصف ظاهر خود را حفظ كرده ،‌مثلاً نماز مي خوانده اند و روزه ميگرفته اند ، مساجد و مدارس و آب انبار كه از جمله امور خيريه بشمار ميرفته ساخته اند ،‌چنانكه يكي از آن هنوز در شهر لار باقي مانده و برقرار مي باشد عبارتش آشكار است و بركه اي است كه در جنوب امامزاده قرار دارد و اشعاري كه در ماده تاريخ آن بركه در آن دوره در سنگي نقش كرده و در بالاي دهن شرقي آب انبار نصب نموده اند بدين مضمون است :

از لطف كردگار محمد نصيرخان

شد در جهان امير خوانين روزگار

زيبنده سرير حكومت به بر و بحر

فرمان رواي بندر و مسند نشين لار

كز حسن رأي همت عالي بلند ساخت

چندين اساس خيريه به تائيد كردگار

اين يك در خوشاب فر درياي همتش

افتاد در محله جا شهر در كنار

يعني زبر كه ساخته سرداب تا شود

دلها خنك زسردي زير آب خوشگوار

كز چشمه سار ما معين جوشد آبشان

اين راز ابر رحمت بايست آبشار

از جرعه اش بياد لب تشنه حسين

شويد زروي ديده ودلها بي غبار

((صالح)) خيال از پي تاريخ كرد

اين بركه پايدار حسينيه شد به لار